کاهش مصرف پس از افزایش قیمت بنزین
کاهش مصرف پس از افزایش قیمت بنزین

آماری که از کاهش مصرف پس از افزایش قیمت بنزین ارائه شده است، بدون محاسبه دقیق اعداد و ارقام نشان می‌دهد که در این سال‌ها چگونه آتش پوپولیسم سوخت زندگی مردم را سوزاند و آینده را سیاه کرد.

به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، به گفته محسن پاک‌نژاد، وزیر نفت، در آذرماه مصرف روزانه سوخت حدود ۱۲۹ میلیون لیتر بوده که ۴۳ درصد آن از طریق کارت جایگاه‌داران و ۵۷ درصد از طریق کارت‌های شخصی انجام می‌شد. با اجرای این طرح، استفاده از کارت‌های جایگاه‌داران ۱۷ درصد کاهش یافته و مصرف کارت‌های شخصی افزایش پیدا کرده است. همچنین روزانه حدود ۹ میلیون لیتر کاهش مصرف ثبت شده و میزان مصرف از ۱۲۹ میلیون لیتر به ۱۲۰ میلیون لیتر کاهش یافته است.

او افزود: «روزانه حدود یک‌هزار نفر نیز برای دوگانه‌سوز کردن خودروهای خود ثبت‌نام می‌کنند و در حال حاضر ۳۳ هزار نفر در صف انتظار قرار دارند.»

اثرات یک تصمیم شوم و نابخردانه

هر چند هنوز اثرات بنزین سه‌نرخی در هیچ‌یک از ابعاد مدنظر تأثیری بر زندگی مردم نگذاشته است، اما کاهش مصرفی که در ۱۰ روز گذشته اتفاق افتاده است، از تصمیمی شوم، نابخردانه و کاملاً ظالمانه حکایت می‌کند که سال‌های سال پابرجا بوده است؛ تصمیمی که با توجه به ابعاد مختلف اثرگذاری‌اش می‌توان آن را یکی از پرهزینه‌ترین سیاست‌های دهه‌های اخیر ایران به شمار آورد.

تثبیت قیمت بنزین آتشی بود که در دولت مهرورز روشن شد و در این سال‌ها همچنان می‌سوزاند. دود این سیاست سال‌هاست که به چشم مردم می‌رود، اما به دلیل نوع نگاهی که در جامعه به این کالای استراتژیک وجود دارد، بسیاری از دولتمردان به‌رغم آگاهی از اثرات مخرب، جرئت عبور از آن را پیدا نکردند. در واقع با استفاده از بودجه عمومی و آینده‌سوزی، این تصمیم را به دوش مردم انداختند.

به باور منتقدان، بنزین ارزان نه نشانه رفاه، بلکه علامت هشدار ناکارآمدی سیاست‌گذاری است؛ هشداری که بهای آن را نه دولت، بلکه کل اقتصاد می‌پردازد.

این سیاست با منجمد کردن قیمت یک کالای استراتژیک، سیگنال غلط به مصرف‌کننده، تولیدکننده و سیاست‌گذار می‌دهد؛ مصرف را تشویق می‌کند، سرمایه‌گذاری در حمل‌ونقل عمومی و بهینه‌سازی انرژی را به حاشیه می‌راند و دولت را هر سال بیش از گذشته به چاپ پول و استقراض پنهان سوق می‌دهد. نتیجه، اقتصادی است که در آن بنزین ارزان باقی می‌ماند، اما تورم، آلودگی، قاچاق و کسری بودجه با شتابی فزاینده گران‌تر می‌شوند.

در ظاهر، قیمت ثابت بنزین منجر به آرامش اجتماعی و نشانه‌ای از ثبات و تلاشی برای کاهش فشار بر مردم تلقی می‌شود، اما در عمل به انفجار مصرف و تحمیل هزینه‌های گزاف ختم شد. وقتی قیمت یک کالای استراتژیک از واقعیت‌های هزینه‌ای و ارزی جدا می‌شود، پیام روشنی به جامعه مخابره می‌گردد: مصرف کن، اسراف کن، چون هزینه‌اش را دیگری می‌دهد. نتیجه روشن است؛ رشد بی‌سابقه مصرف، فشار مضاعف بر پالایشگاه‌ها، افزایش واردات بنزین و وابستگی دوباره به منابع ارزی. این چرخه معیوب مستقیماً به کسری تراز انرژی و تضعیف امنیت اقتصادی منجر می‌شود.

اما فاجعه اصلی آن‌جاست که صورت‌حساب این سیاست هرگز شفاف ارائه نمی‌شود. یارانه پنهان بنزین، یکی از بزرگ‌ترین حفره‌های بودجه‌ای کشور است؛ حفره‌ای که با استقراض، فروش دارایی یا چاپ پول پر می‌شود. به بیان ساده‌تر، تثبیت قیمت بنزین یعنی تحمیل تورم به همه کالاها. بنزین ارزان می‌ماند، اما به نام حمایت از معیشت، پایه‌های آن را می‌سوزاند.

از منظر عدالت اجتماعی هم، تثبیت قیمت بنزین قابل دفاع نیست. بخش عمده یارانه سوخت نه به دهک‌های پایین، بلکه به پرمصرف‌ها (اعم از خودروهای فرسوده، خودروهای داخلی با مصرف بالا، دارندگان چند خودرو و قاچاقچیان) رسیده و می‌رسد. سیاستی که قرار بود عدالت‌محور باشد، در عمل به بازتوزیع معکوس ثروت تبدیل شده است. اقشار ضعیف و آنان که خودرو ندارند یا سهمی نمی‌برند یا سهمی حداقلی نصیب‌شان می‌شود. در مقابل، هر آن‌کس که باک را بیش‌تر پر و زودتر خالی کند، منفعت بیش‌تری می‌برد.

از سوی دیگر، این سیاست سرمایه‌گذاری را هم خفه می‌کند. وقتی بنزین به‌طور مصنوعی ارزان نگه داشته می‌شود، هیچ انگیزه‌ای برای توسعه حمل‌ونقل عمومی، بهبود بهره‌وری انرژی، نوسازی ناوگان فرسوده و کاهش شدت مصرف باقی نمی‌ماند. اقتصاد در تله سوخت ارزان می‌ماند و هر اصلاحی، پرهزینه‌تر و پرریسک‌تر می‌شود. این یعنی به تعویق انداختن اصلاحات، نه حل مسئله.

نتیجه این‌که اگر بخواهد واقعی‌سازی شود، به آبان ۹۸ ختم می‌شود و اگر هم نشود، همه را خفه خواهد کرد.

در این شرایط، با توجه به فاصله ناچیز سهمیه دوم و سوم، شاید پس از مدتی مصرف به نقطه پیش از این طرح بازگردد؛ اما همین آمار ۱۰روزه نیز نشان می‌دهد که در این دو دهه پوپولیسم چه بلایی سر مردم آورده است؛ مانند بسیاری از تصمیم‌ها، به نام مردم و به کام دلالان و رانت‌خواران شده است. تصمیماتی از این قبیل در ایران کم نبوده است و نیست، اما به نظر می‌رسد اراده و خواستی برای تغییر وجود ندارد یا این‌که رانت و پول بادآورده و بدون زحمت آن‌قدر شیرین است که نمی‌خواهند تلخی را از زندگی شهروندان جدا کرده و ایران را آباد کنند.

نوشته آتش پوپولیسم سوخت زندگی مردم را سوزاند اولین بار در اسب بخار. پدیدار شد.

source

توسط khodrocamp.ir