بحث قیمت بنزین در ایران همیشه یکی از حساسترین موضوعات اقتصادی و اجتماعی بوده است. اکنون با اعلام رسمی سخنگوی دولت مبنی بر اضافهشدن نرخ سوم ۵۰۰۰ تومانی به ساختار موجود، موضوع دوباره در مرکز توجه قرار گرفته است. هرچند زمان اجرای این سیاست هنوز قطعی اعلام نشده، اما اصل سهنرخیشدن و نرخ جدید، معتبر و حتمی عنوان شده است. این تغییر میتواند رفتار مصرفکنندگان، هزینههای ماهانه خانوادهها، الگوی استفاده از خودرو، و حتی بازار حملونقل عمومی و تاکسیهای اینترنتی را تحتتأثیر قرار دهد.
در این مقاله تحلیلی، سعی شده مسئله از دو زاویه بررسی شود: اقتصاد کلان و اثرات اجتماعی–بازاری از یکسو و تجربه کاربری واقعی رانندگان و مصرفکنندگان از سوی دیگر.
ساختار فعلی سهمیهبندی؛ آنچه داشتیم!
در سیستم فعلی، بنزین دو نرخی عرضه میشود:
- ۶۰ لیتر سهمیه یارانهای با نرخ ۱۵۰۰ تومان
- ۱۰۰ لیتر بنزین آزاد با نرخ ۳۰۰۰ تومان
- بنزین کارت جایگاهداران نیز با نرخ ۳۰۰۰ تومان عرضه میشود.
بهطور کلی، مصرفکننده معمولی در ماه ۱۶۰ لیتر بنزین را با دو نرخ پایینتر دریافت میکند و پس از اتمام آن، دیگر امکان بنزینزدن ندارد مگر با کارت سوخت جایگاهدار. این مسئله در ماههای اخیر بهدلیل عدم شارژ کارتهای برخی جایگاهها باعث ایجاد مشکل جدی برای بسیاری از مالکان خودرو شد و عملا بدون کارت شخصی، دسترسی به بنزین دشوار گردید.
ساختار جدید؛ نرخ سوم ۵۰۰۰ تومانی
بر اساس اعلام رسمی سخنگوی دولت:
- ۶۰ لیتر ۱۵۰۰ تومانی (تغییر نکرده)
- ۱۰۰ لیتر ۳۰۰۰ تومانی (تغییر نکرده)
- پس از ۱۶۰ لیتر، نرخ سوم: ۵۰۰۰ تومان (جدید)
همچنین بنزین کارت جایگاهداران نیز با نرخ جدید ۵۰۰۰ تومان عرضه میشود.
این تغییر ساختاری مشابه مدلهای چند نرخی پیشین نیست و یک «پله قیمتی جدید» برای مصرفهای بیشتر ایجاد میکند.
مزیت اول: بازگشت کارکرد کامل کارت جایگاهها
در ماههای اخیر، یکی از مشکلات جدی مصرفکنندگان این بود که کارتهای جایگاهداران عملا شارژ نمیشدند. برای بسیاری از رانندگان، فراموشی کارت سوخت یا خرابی آن مساوی بود با ناتوانی در سوختگیری. افزودهشدن نرخ سوم باعث میشود کارت جایگاهها دوباره بهصورت منظم و پایدار شارژ شوند، زیرا نرخ جدید برای دولت قابلقبولتر و از نظر اقتصادی قابلپوشش است.
از منظر تجربه کاربری، این موضوع یک تغییر مثبت است: کسی که کارت سوخت ندارد، یا کارت خود را جا گذاشته، یا کارت معیوب شده، دیگر پشت جایگاه نمیماند و همچنان امکان سوختگیری دارد؛ هرچند با نرخ بالاتر.
برای نمونه، یک باک ۴۰ لیتری (میانگین ظرفیت خودروهای داخلی) در نرخ جدید ۲۰۰ هزار تومان هزینه خواهد داشت؛ عددی بالاتر از قبل، اما برای بسیاری «هزینه قابلپرداخت برای خروج از بحران نداشتن بنزین» تلقی میشود.
مزیت دوم: افزایش هزینه قاچاق سوخت
یکی از چالشهای مزمن اقتصاد انرژی در ایران، اختلاف شدید قیمت داخلی با کشورهای منطقه و سود بالای قاچاق سوخت است. افزایش نرخ سوم به ۵۰۰۰ تومان، مستقیم باعث گرانتر شدن بنزین در نقاط مرزی برای قاچاقچیان میشود. این افزایش هرچند هنوز فاصله قابلتوجهی با قیمت جهانی دارد، اما:
- هزینه ریسک قاچاق را بالا میبرد
- سودآوری آن را کاهش میدهد
- روند مصرف غیرواقعی و قاچاقمحور را تعدیل میکند
هیچکدام از این موارد تضمینی برای پایان قاچاق نیست، اما از نظر اقتصادی «اثر بازدارندگی» دارند و شاید انگیزه قاچاق را تاحدودی کاهش دهد.
چالش اصلی: افزایش هزینه خانوارها
با همه نکات مثبت، افزایش قیمت سوخت همیشه اثر تورمی بالقوه دارد.
تجربه تاریخی در ایران نشان داده تغییر قیمت بنزین میتواند بهصورت موجی وارد دیگر بخشها شود:
- افزایش هزینه حملونقل
- افزایش قیمت کالاهای وابسته به حملونقل
- رشد هزینه سفرهای درونشهری و برونشهری
- افزایش هزینه تاکسی و خدمات سوختمحور
از نگاه علمی اقتصاد، چند نرخی بودن سوخت مورد تایید نیست؛ چون شفافیت و کارآیی را کاهش میدهد. اما در شرایط فعلی، دولت تصمیم گرفته نرخهای قبلی را حفظ کند و صرفا برای مصرف غیرمعمول، نرخ جدید اضافه کند. این مسئله میتواند بخشی از فشار تورمی را کنترل کند.
آیا ۱۶۰ لیتر برای یک ماه کافی است؟ این سؤال مهمترین محور بحث است و پاسخ آن به چند عامل بستگی دارد:
۱. الگوی زندگی در شهرهای کوچک و بسیاری از مراکز استانها
در شهرهای با تراکم پایین، معمولاً رانندگان ماهانه کمتر از 160 لیتر مصرف میکنند. بنابراین ۱۶۰ لیتر کاملا کافی است و احتمالا افراد این شهرها هیچگاه به نرخ سوم نمیرسند.
۲. کلانشهرهای شلوغ مثل تهران
در تهران، مصرف بهطور میانگین بالاتر است؛ ترافیک، مسیرهای طولانی و سبک زندگی شهری همگی باعث بالا رفتن مصرف میشوند.
در نتیجه:
- بسیاری از رانندگان در آستانه مصرف ۱۶۰ لیتر قرار میگیرند.
- گروهی از کاربران، مخصوصاً با رفتوآمدهای روزانه سنگین، احتمالاً به نرخ سوم میرسند
اما همچنان بخش بزرگی از مصرفکنندگان معمولی در تهران هم در محدوده سهمیه باقی میمانند.
۳. مسافرتهای بینشهری
کسانی که سفر بینشهری زیاد دارند یا مسیرهای طولانی را به جهت شغلی یا خانوادگی طی میکنند طبیعتاً به نرخ سوم خواهند رسید.
با این حال این گروه معمولاً نرخ جدید را بهعنوان هزینه اجتنابناپذیر سفر در نظر میگیرند.
باید توجه داشت که بخش بزرگی از رانندگان با الگوی مصرف بالا عموما از خودروهای دوگانهسوز استفاده میکنند. این موضوع باعث میشود اثر نرخ سوم بر مصرفکنندگان پرمصرف کمتر از حد انتظار باشد. زیراکه این افراد کاملا بر نوع سفرهای خود را خودرو آگاه هستند و پیش از این به سراغ گزینه بسیار اقتصادی که گاز است رفتهاند و عموما نگرانی چندانی از قیمت بنزین ندارند!
اثر بر تاکسیهای شهری و تاکسیهای اینترنتی (اسنپ و …)
اینجا یکی از مهمترین نتایج دیده میشود، تاکسیهای اینترنتی و بخش زیادی از تاکسیهای آنلاین از خودروهای بنزینی تشکیل شدهاند که یا گاز سوز نیستند و به علت موارد گارانتی امکان گازسوز کردن آزاد را هم ندارند. مصرف ماهانه این ناوگان معمولاً بسیار بالاتر از ۱۶۰ لیتر است.
بنابراین:
- بخش قابلتوجهی از این رانندگان مجبور به خرید بنزین با نرخ ۵۰۰۰ تومانی میشوند
- هزینه تمامشده هر سفر بالا میرود
- انتظار میرود نرخ کرایهها نیز افزایش یابد
افزایش کرایه، ولو اندک، بهصورت مستقیم بر هزینه خانوارها اثر خواهد گذاشت.

تاکسیهای سنتی
بسیاری از تاکسیهای خطی و شهری دوگانهسوز هستند.
بنابراین اثر نرخ سوم بر آنها کمتر و محدودتر است.
نتیجه
اثر اصلی نرخ سوم در حملونقل عمومی بر تاکسیهای آنلاین خواهد بود، نه تاکسیهای شهری و بین شهری.
اثر بر بازار خودروی داخلی
یک نکته کمتر گفتهشده این است که نرخ سوخت بر انتخاب خودرو هم اثر میگذارد. در سالهای اخیر بسیاری از خریداران به این سمت رفتهاند که:
- اگر مصرف سوخت بنزینی بالا باشد → ترجیح به دوگانهسوز
- اگر هزینه بنزین افزایش یابد → تقاضای خودروهای کممصرف بالا میرود
در مدل سهنرخی جدید، این اثر محدود اما قابلپیشبینی است: در کوتاه مدت موج جدیدی از تمایل به خودروهای کممصرف، هیبریدی یا دوگانهسوز ایجاد میشود. هرچند تجربه نشان داده این موج چند ماه بعد از گرانی بنزین فروکش میکند و خودروهای دوگانه سوز نیز مسیری مشابه با بنزینیها میروند.
اثر تورمی کلی؛ کمتر از انتظار؟
گرچه افزایش نرخ سوم نوعی افزایش قیمت محسوب میشود، اما سه نکته احتمال اثر تورمی بالا را کاهش میدهد:
- نرخ قبلی حفظ شده و مصرف معمول مردم تحتتأثیر مستقیم نیست.
- مکانیزم جدید فقط مصرفهای بالاتر از الگوی استاندارد را هدف قرار میدهد.
- نرخ ۵۰۰۰ تومانی بسیار پایینتر از نرخهایی است که قبلاً در رسانهها پیشبینی شده بود؛ بنابراین از نظر روانی، شوک قیمتی شدید شکل نمیگیرد.
در مجموع، انتظار میرود اثر تورمی این سیاست متوسط و کنترلشده باشد.
جمعبندی: چه کسانی متضرر، چه کسانی بیتأثیر؟
بیتأثیر یا کمتأثیر
- شهرهای کوچک
- خانوادههای با مصرف معمولی
- خودروهای دوگانهسوز
- کاربران با الگوی رانندگی سبک
متأثر و تحت فشار
- رانندگان تاکسی اینترنتی
- رانندگان با مصرف ماهانه بالا
- افرادی که سفر بینشهری زیاد دارند
- رانندگان تهران در مسیرهای پرترافیک
اما در مجموع، برای اکثریت مردم، نرخ سوم بهصورت ماهانه اثر مستقیم چشمگیری ایجاد نمیکند.
سخن پایانی
سهنرخیشدن بنزین تصمیمی است که میتواند بخشی از مشکلات فنی و اقتصادی نظام سوخت را حل کند، به تعدیل قاچاق کمک کند و دسترسی بدون کارت سوخت شخصی را تسهیل کند. اما از سوی دیگر، برای بخشی از مصرفکنندگان—بهویژه تاکسیهای اینترنتی—افزایش هزینه به همراه خواهد داشت.
در نهایت، به نظر میرسد طراحی پله سوم برای مصرف بالا، در شرایط فعلی اقتصاد ایران یکی از کمهزینهترین و کمتنشترین گزینهها بوده است. اما تاثیرات غیر مستقیمی حتمی بر سایر مقولهها نظیر وسایل مصرفی و… نیز خواهد داشت!
باید توجه داشت که تحلیلهای اقتصادی از دیدگاههای مختلف قابل بررسی هستند و به همین جهت مایل هستیم تا نظر شما کاربران عزیز چرخان را نیز در این خصوص بدانیم. پس نظرات ارزشمندتان را از طریق بخش دیدگاهها با ما و کاربران چرخان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط:
- قیمت بنزین سوپر مشخص شد؟ کف نرخ هر لیتر ۶۲ هزار تومان در بورس انرژی!
- بررسی مزایای خودرو هیبریدی ساخت داخل؛ گامی منطقی میان دیروز بنزینی و فردای برقی
- سهمیه سوخت بهزودی حذف میشود؛ تهران آماده تغییرات جدید در عرضه بنزین
- اطلاعیه سوخت رسانی، عرضه بنزین متوقف نشده است
source




