کلاس S مشهور و محبوب مرسدس بنز در دهه 1970 و با مدل W116 به جایگاه رسمی خود تحت عنوان “کلاس S” دست یافت، اما مسیری که W116 طی کرد، از طرف دو نسل پیشین آن یعنی W111/W112 و W108/W109 آسفالت شده بود. پیش از اوجگیری و شکوفایی این کلاس و دستیابی آن به جایگاه امروزی که زبان زد و معرف این برند اشتوتگارتی است، این دو نسل نقشی اساسی در معرفی کلاس سدان/کوپه فول سایز لوکس مرسدس بنز بازی کردند.
خودروی مورد بررسی این مقاله نسخه کابریولت (Cabriolet/با تلفظ صحیح کَبریولِه-بدون تلفظ حرف T) آخرین نسل پیش از معرفی رسمی نسل اول کلاس S است که با نام W108 II و با کد تجاری 280SE شناخته میشود. خودرویی نایاب، ارزشمند و بسیار زیبا که از سوی تیمور ریشار، راننده سابق مسابقات اتومبیلرانی بینالملل، بازسازیکننده خودرو کلاسیک و کلکسیونر ایرانی بازسازی شده است.
آغاز مرسدس بنز W108
اگر خلاف استاندارد نامگذاری شرکت مرسدس بنز عمل کرده و W180 تولید دهه 1950 میلادی (سری پونتون/Ponton) را به عنوان اولین نسل غیر رسمی از کلاس S بپذیریم، پس W108 سومین نسل این کلاس به حساب میآید. داستان از این قرار است که W111 (نسل بعد از W180) در دهه 1960 میلادی از چند زاویه برای مرسدس بنز با موفقیت چشمگیر همراه بود. مهمترین آن دستیابی به توانایی تولید اقتصادی در مقیاس بالاست. به این معنا که در فرایند تولید سری W111/W112، مرسدس توانست فاکتورهای دسترسی همگانی در کنار قیمت مناسب را تنها از روش تولید انبوه به اجرا درآورد. دقیقا همان کاری که خودروسازان آمریکایی به آن مشهور بوده و هستند. این مهم دست مرسدس بنز را در ارائه طراحیهای متنوع و تغییر طراحی مداوم باز گذاشت.
از این رو با گذر از دوران تولید سبک پونتون در دهه 1950 و ورود به دهه 1960، مرسدس با W111/W112 سبک طراحی FinTail (فین-تِیل/ به اشتباه فینتیل خوانده نشود) را بنا نهاد. اما این سبک خیلی زود رنگ باخت و از مد افتاد. اما سبک تولید اقتصادی تولید انبوه در این نسل موجب شد تا مرسدس بنز در نیمه دوم دهه 1960 با آغوشی باز از سری جدید W108/W109 استقبال کند. از این رو سومین نسل غیر رسمی کلاس S پا گرفت.
تفاوت W108 و W109
تمایز اصلی میان W108 و W109 با شناخت تفاوتها و شباهتهای بین W111 و W112 معنا پیدا میکند، چراکه W108/W109 مستقیما به عنوان جانشینان W111/W112 روانه بازار شدند. تمایز اصلی میان W111 و W112 در بلندتر بودن محورهای W112 و لوکسگرایی بیشتر آن بود که باعث شد نسخههای تولیدی W112 در مقایسه با W111، لوکستر، گران قیمتتر و ارزشمندتر باشد.
داستانی مشابه بین W108 و W109 به اجرا درآمد. به صورت کلی مرسدس بنز W108 را به عنوان نسخه استاندارد و W109 را به عنوان نسخه محور بلند یا Lang (لَنگ در زبان آلمانی معادل لانگ/Long یا کشیده در زبان انگلیسی) معرفی میکند. اگرچه این تفاوت فاحش در میان دو خودرو مشابه وجود داشت اما این ترکیببندی باعث شد تا نسخههای لوکستر و گرانتر نظیر مدل 300 SEL و 300 SEL 6.9 (سدان لوکس اسپرت) برای سری W109 محفوظ بماند، اما نسخههای رایجتر و ارزانتر این خودروی لوکس با پیشرانهها و ستاپ ضعیفتر به سری W108 محدود شود. در نتیجه خانواده W108 نه تنها اندکی کوتاهتر بلکه به صورت کلی ضعیفتر و کم آپشنتر و دارای تیراژ تولید بسیار بزرگتر است و از این رو از نظر رقم نهایی کمی ارزانتر هستند.
خانواده W18/W109 در دو بازه زمانی از 1965 تا 1967 و 1967 تا 1972 وارد چرخه تولید شد، که سری دوم به W108/W109 II مشهور هستند. نسخه مورد بررسی این مقاله نیز با تعلق به سال تولید 1968، از سری دوم W108 به حساب میآید.
تغییرات فاحش طراحی در مرسدس بنز W108
نه تنها طراحی سری W111/W112، بلکه سری W108/W109 نیز از سوی دو طراح مشهور تاریخ مرسدس بنز، یعنی فردریش گایگر و پائول بِرَک قلم خورد. گایگر و فردریش (مخصوصا گایگر) در دوران وینتج و کلاسیک مرسدس بنز نقشی اساسی در اوجگیری زبان طراحی برند و رقم زدن اعتبار بیمانند آن در بازار جهان بازی کردند. پس از آن موضوع مهم طراحی به شاگرد گایگر یعنی برونو ساکو سپرده شد، تا طراحیهای خیرهکننده دهههای 1980 و 1990 مرسدس بنز را قلم بزند.
حالا سوال آن است که با وجود استفاده از دو طراح مشترک در یک خودرو ثابت در دو نسل مختلف، این همه تفات از کجا نشات میگیرد؟ همانطور که بیان شد، دست مرسدس بنز در دهه 1960 میلادی در زمینه ارائه طراحیهای متمایز و جدید بسیار بازتر شده بود. با از رده خارج شدن دو سبک طراحی پونتون و فینتِیل در دهه 1950 و نیمه اول دهه 1960، وقت آن بود که طراحی جدیدی برای سلیقه عمومی و طرفداران مرسدس بنز ارائه شود.
این سبک طراحی جدید که در W108/W109 پیادهسازی شد، در مقایسه با دو سری گذشته بسیار سادهتر، محافظهکار و مینیمال بود. کلاس S جدید حالا از همان گلگیرهای برجسته اما فاقد دُم (فینتیل) و چراغهای بیضی عمودی به همراه چراغهای افقی مختصر بهره میگرفت. دقیقا همان المانهای طراحی که الهامبخش طراحی W113 (SL نسل دوم) در سال 1963 و سایر اعضای خانواده مرسدس بنز نظیر W114/W115 در سال 1965 شد.
در نتیجه خبری از دم کشیده (مشابه سری فینتِیل) یا گلگیرهای باد کرده (مشابه سری پونتون) نبود، چرا که سری جدید W108/W109 با زبان طراحی جدید خود به عنوان یک پل برای گذار مرسدس بنز از دوران وینتج به عصر کلاسیک عمل کرد تا شاکله و فنداسیون طراحی نسخههای بعدی این خودرو را در دهههای 1970 تا 2000 شکل دهد. اگر خیلی دقیق به رویه طراحی 5 نسل اول کلاس S، از W180 تا W140 نگاه کنید، متوجه رویه دقیق این گذار و نقش خیرهکننده W108/W109 در اتصال دو دوره وینتج و کلاسیک مرسدس بنز به یکدیگر خواهید شد.
نکته بارز در خودروی مورد بحث، ظاهر منحصربهفرد آن برای بازر ایران است. این خودرو یک نمونه کوپه کبریوله (کوپه سقف تاشو) است. نه تنها محصولات کوپه مرسدس بنز در دوران وینتج مخصوصا در بازار کشور بسیار کمیاب و ارزشمند است، بلکه این نمونه بخصوص از نوع کبریوله یا همان کانورتیبل نیز هست. این مهم بر خاص، متمایز و ارزشمند بودن آن به شکل خیرهکنندهای میافزاید. همچنین به هنگام باز بودن سقف، خودرو در نمای جانبی باریک بودن نیم رخ و ارتفاع بسیار کم اتاق خود را به خوبی نشان میدهد.
زیبایی درونی مرسدس بنز W108
نمای داخلی این W108 II 280SE زیبایی دهه 1960 مرسدس بنز را فریاد میزند. استفاده قابل توجه از تریم تزئیناتی چوبی بر ساختار داشبرد و ستون A، در ترکیب با پوشش داخلی تمام سرمهای، از داشبرد گرفته تا روکش صندلیها، رودریها و کفپوش، دقیقا همان ترکیبی است که صنعت خودروسازی آمریکا و آلمان دهههای 1960 و 1970 را از تمام نقاط جهان متمایز میکرد.
کلاستر خودرو ترکیبی از دو دایره برای گیج سرعت و دور موتور و یک مستطیل عمودی برای حجم سوخت موجود در باک، دمای موتور و میزان شارژ باتری به همراه چراغهای هشداری است، که در تمامی محصولات دهه 1960 مرسدس بنز به عنوان یک امضای انحصاری در طراحی داخلی به کار گرفته شد.
موضوع جالب توجه اما در نمای داخلی بنزهای کلاسیک و وینتج، چیدمان و نوع انتخاب آپشنهاست. خودروسازان آلمانی، بخصوص مرسدسبنز، انتخاب امکانات رفاهی را تا حد بسیار زیادی بر عهده مشتری میگذاشت. به این ترتیب که نسخههای سفارش اروپا از نمونه مجهز به شیبهداخ (سانروف در زبان آلمانی) یا مکانیزم سقف تاشو، غالبا فاقد سیستم تهویه مطبوع هستند. شیشههای جانبی و گربکس آنها اکثرا از نمونه دستی و سیستم فرمان آنها غیر هیدرولیک است. اما در عین حال ممکن است نمونهای را بیابید که از گیربکس اتوماتیک و شیشههای دستی به همراه فرمان هیدرولیک بهره میگیرد. این ترکیبهای آپشنی بسیار عجیب از نوع سفارش شخصی مشتریان نشات می گرفت. در حالی که بسیاری از این ویژگیهای رایج در خودروهای آمریکایی آن زمان به عنوان استاندارد برشمرده میشد.
تمایز در مشخصات فنی
پیشرانههای عرضه شده برای W108 شامل سه نسخه شش سیلندر خطی به حجمهای 2.5، 2.8 و 3.0 لیتر و دو پیشرانه V8 به حجم 3.5 و 4.5 لیتر بود. نسخه لوکستر W109 با پیشرانههای مشابه اما فاقد نسخه 2.5 لیتر به بازار عرضه شد. نکته مهم در سری W109 ارائه پیشرانه غول پیکر 6.3 لیتری M100 در مدل افسانهای 300 SEL 6.3 بود، که به عنوان گل سرسبد این کلاس شناخته میشود.
خودروی مورد بررسی از پیشرانه شش سیلندر خطی 2.8 لیتری M130 اما از نوع پاشش سوخت انژکتوری بهره میگیرد و برای همین در نام آن از حرف E (280SE) استفاده شده است. نسخه کاربراتوری این پیشرانه نیز در آن دوران قابل سفارش بود که نام تجاری مدل را به 280S تغییر میداد. مزیت استفاده از سیستم پاشش سوخت انژکتوری مکانیکی شرکت بوش (Bosch) در کاهش میزان مصرف سوخت و البته بهبود عملکرد فنی خودرو بود.
به این ترتیب که خودروی مورد بررسی با استفاده از گیربکس دستی 4 سرعته کنسولی (4 سرعته دستی با شیفتر گلویی فرمان و 4 سرعته اتوماتیک قابل سفارش)، میتواند با تکیه بر ضریب تراکم 9.5:1 قدرتی برابر با 158 اسببخار و گشتاوری معادل با 240 نیوتونمتر تولید کند و در حدود 10.5 ثانیه به سرعت 100 کیلومتر برساعت و به بیشینه سرعت 193 کیلومتر برساعت برسد.
اگرچه این ویژگیها امروزه جذاب و خیرهکننده به نظر نمیرسد اما باید در نظر داشته باشید که این خودرو در حدود 1560 کیلوگرم وزن دارد و به کمک سیستم پاشش سوخت انژکتوری مصرف سوخت متوسط برابر با 10.5 لیتر در هر 100 کیلومتر به همراه دارد. در مقیاس مقایسه، پیشرانه ضعیف تر 250S از نوع شش سیلندر 2.5 لیتر با کاربراتور دو دهانه زنیت 40/35 و وزن نهایی کمتر حدود 1470 کیلوگرم، مصرف سوخت متوسطی برابر با 15.5 لیتر در هر 100 کیلومتر دارد که اختلافی خیرهکننده را به نمایش میگذارد.
اما هدف ابتدایی در ارائه پلتفرم W108/W109 آسایش سواری، لوکسگرایی و راحتی بوده است و نه شتاب و سرعت. از این رو سیستم تعلیق جلو از نوع جناغی دوبل (Double A Arm) و در عقب از نوع بازو نوسانی (Swing Axle) با فنرهای لول است، تا نرمی سواری را تضمین کند. سری W109 اما از کمکهای بادی با قابلیت تنظیم ارتفاع بهره میگرفت، که در عین سواری نرمتر، بسیار مستعد خرابی و تعمیرات هزینهبردار هستند.
راند نهایی با مرسدس بنز W108
مرسدس بنزهای دهه 1960 میلادی بازار ایران را غالبا نسخههای اقتصادی و ارزانقیمت W114 معرف به معماری تشکیل میدهند. حتی در میان آنها نسخه W115 بسیار نادر و نمونههای کوپه آنها به تعداد انگشتهای دو دست نیز نمیرسد. نمونههای موجود از خانواده کلاس S آن دوران نیز بیشتر محدود به نسخه سدان پلتفرم W108 است و میتوان گفت که سری W109 تقریبا یافت نمیشود. از این رو مواجهه با یک نمونه کوپه کبریوله از سری دوم W108 آن هم در این حد از سلامت و زیبایی به واقع خیرهکننده است.
از خانواده W108، دو مدل 280S و 280SE به ترتیب با تیراژ تولید تقریبی 91 و 93 هزار دستگاه، بیشترین آمار تولید کل پلتفرم W108 را به خود اختصاص میدهند. این مهم در حالی است که نسخههای مختلف پلتفرم W109 هر یک در تعداد بسیار محدود کمتر از 10 هزار دستگاه به تولید رسیده و از هر سو خاصتر و منحصر به فردتر از W108 هستند. با این حال، چیزی از ارزش مادی و معنوی این W108 II 280SE مورد بررسی کاسته نمیشود.
عکاس: محمدرضا اناری
source