بنزین و خودرو ؛ تنها دو نمونه از مدیریت حکومتی

بنزین و خودرو
بنزین و خودرو

به گفته رئیس جمهور روزانه ۲۰ میلیون لیتر سوخت گم می شود. اشاره به این موضوع می تواند اشاره ای به قاچاق سازمان یافته نیز تلقی شد، اما در واقع بنزین و خودرو تنها دو نمونه از مدیریت حکومتی اقتصاد به شمار می آید که طی سالیان سال بدون دستاورد خاصی، بلای جان صنعت و مردم شده است.


تیگو 8 پلاگین


تیگو 8 پلاگین

به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، مسعود پزشکیان به تازگی در جریان بازدید سرزده از سازمان برنامه و بودجه گفت: «تولیدکننده من هستم و عرضه کننده هم من هستم. آن ۲۰ میلیون لیتر سوخت چه‌طور گم می شود؟ حالا ما را هم دار بزنند، کم کاری نکردند.»

او ادامه داد: «چه‌طور این مقدار گم می شود؟ حتماً من بلد نیستم نظارت کنم. راحت می‌آییم پشت تریبون می گوییم این اتفاق افتاد. معلوم است که من بی عرضه ام. چرا باید این اتفاق بیافتد؟ عین این اتفاق در آب و برق هم می افتد. هر جایی را نگاه کنید مشکل داریم. در دنیایی که همه چیز در حال کنترل است و همه چیز را رصد می کنند و حتا می فهمند که این خودکار را من خریده ام، آن‌وقت ۲۰ میلیون لیتر روزانه گم می کنیم. نمی فهمیم که چگونه گم کرده ایم؟هنر نزد ایرانیان است و بس.»

به بیان دیگر، سالیانه ۷ میلیارد و ۳۰۰ میلیون لیتر سوخت گم می شود. این‌که چگونه این اتفاق رخ می دهد یک بحث است و بحث دیگر این است که چرا قاچاق می شود و چرا نمی توانند جلوی آن را بگیرند.

در همین رابطه، یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به هم‌میهن گفته است: «تنها سوخت قاچاق نمی‌شود، بلکه منابع کشور دائم در حال خروج از کشور است. یک جریان آربیتراژ (قاچاق) در تمام حوزه‌ها وجود دارد که یکی از آن‌ها سوخت است. کل منطقه سر سفره ایران نشسته است. این تازگی ندارد و از بعد از جنگ این روندها شروع شده است و هنوز هم ادامه دارد و هر کجا بخواهند دست بزنند یک جای دیگر مشکل ایجاد می‌شود، به همین دلیل مجبورند دفع افسد به فساد کنند.»

ابوالفضل ظهره‌وند، افزود: «دلیل این موضوع نبود مدل اقتصادی ویژه برای ایران به عنوان خاستگاه انقلاب اسلامی است، یعنی نه در چارچوب لیبرالیسم کار می‌شود نه در چارچوب سوسیالیسم، بلکه ملغمه‌ای از تمام این‌هاست. دولت آقای پزشکیان هم نه گفتمان دارد نه مدل خاص اقتصادی؛ این که سبک اداره کشور نیست.»

بخش عمده ای نیز قیمت گذاری و سرکوب قیمتی را دلیل اصلی قاچاق می دانند، اما با این حال این موضوع را باید در ناتوانی متولیان و مسئولان کشور در دارا بودن دیدگاه بلندمدت و فهم درست از اقتصاد جست‌وجو کرد.

ریشه اتفاقات امروز به جریان ۲۰ سال پیش تثبیت قیمت ها گره خورده است. اقدامی که نه تنها میزان مصرف و اتلاف منابع کشور را به شدت افزایش داد، بلکه مانع از تلاش برای بهبود و بهینه شدن مصرف سوخت هم شد. نتیجه آن فقط در ناترازی دیده نمی شود. آلودگی وحشتناک این روزها نیز یکی دیگر از نتایج فاجعه بار تصمیم آن سال ها به شمار می رود.

به بیان ساده، در این سال ها مردم به طور مستمر در حال پرداخت هزینه تصمیم های حکومتی هستند. تصمیم هایی که به طور مستقیم جان و مال و سلامتی و آینده مردم را نشانه می رود، اما تا به امروز هیچ کس پاسخ‌گو نبوده است و کسی هم آنان را بازخواست نکرده است. بنابراین وقتی بخشی از متولیان مردم را موش آزمایشگاهی خود فرض می کنند، آیا به نظر از وضعیت به وجودآمده نگران و ناراحت می شوند؟

source

توسط khodrocamp.ir