عضو شورای سردبیری روزنامه دنیای خودرو در این باره نوشت:
هنوز یکماه از استقرار دولت چهاردهم نگذشته است که زمزمه منطقی نبودن برخورد دولت با قیمت بنزین و پرداخت یارانه به آن بر سر زبان ها افتاده است. مسعود پزشکیان که در مناظرات انتخاباتی خود بارها بر موضوع عدم گرانی بنزین تاکید کرده بود اینبار از نگاه منطقی به موضوع سوخت سخن میگوید و اینکه با چه منطقی بنزین را با دلار آزاد خریداری میکنیم و با یارانه به مردم میفروشیم؟
او حتی توپ را به زمین اقتصاددانها میاندازد و میگوید آنها باید با این سیاست مخالفت کنند. اما به هر حال نمیتوان با حرف منطقی مخالفت کرد.
آنهم وقتی رئیس دولت آن را بیان کند. اما رئیسجمهور برای جامه عمل پوشاندن به حرفهای منطقی خود باید در تمامی امور منطقی عمل کنند و صنعت خودرو را نیز به ریل منطقی خود یعنی رقابتی بودن با صنایع بزرگ خودروسازی دنیا برگرداند.
با یک نگاه منطقی به موضوع سوخت و قیمت آن باید نگاهی منطقی نیز به خودروهای موجود در کشور و خروجیهای کارخانههای خودروسازی داشت. آیا همانگونه که منطقی نیست دولت برای خرید سوخت از دیگر کشورها دلار آزاد بپردازد و با قیمت یارانهای به مردم بفروشد، آیا منطقی است مردم دستشان از خودروهای ایمن، کممصرف و با آلایندگی بسیار پایین کوتاه باشد؟
آیا رئیس دولت، نگاه منطقی خود را به تمامی موضوعات بسط خواهد داد یا قرار است بنزین را باقیمت جهانی خریداری کنیم و در خودروهایی با تکنولوژی چندده سال پیش بسوزانیم؟
بیشک رئیسجمهور بهتر از هر کسی مطلع است که بخش حائز اهمیتی از بنزین مصرفی در کشور را موتورسیکلتهای فرسودهای میسوزانند که براساس قانون هوای پاک باید نوسازی و حتی برقیسازی میشدند.
یکی دیگر از مسببان مصرف بالای بنزین در کشور خودروهایی با تکنولوژی ساخت پایین است که حتی با وجود پایین نگهداشتن حجم موتورهایشان بسیار بیشتر از استانداردهای جهانی سوخت مصرف میکنند. بهعنوان یک فعال رسانهای نهتنها از نگاه منطقی به موضوعات صنعتی واقتصادی استقبال میکنیم بلکه از مسئولان این انتظار را هم داریم که نگاه آمیخته به منطق را در تمامی عرصههای صنعتی، بازرگانی و اجتماعی بهکار بگیرند.
در شرایطی که مردم امکان انتخاب و خرید خودروهای روز دنیا را بدون دغدغه و البته با همان قیمتهای جهانی ندارند و ناوگان حملونقل عمومی نیز ظرفیتی برای پذیرش بیشتر مسافر ندارد، حتی مطرح کردن یه موضوع منطقی نیز خود بیمنطق است.
تا زمانی که خودرو در نگاه تصمیمگیران کلان دولتی موضوع و کالایی لوکس است و ورود خودروهای روز دنیا به کشور باعث بانی خروج ارز تعریف میشود، نمیتوان انتظار اصلاح امور را داشت. ایکاش کارشناسان و مسئولان اندک تاملی میکردند تا مشخص شود در صورت اصلاح ساختار خودروهای موجود در کشور و کاهش مصرف سوخت حاصل از این اتفاق، آیا همچنان نیاز به واردات بنزین وجود دارد یا خیر؟ آیا تولیدات داخلی کفاف نیاز بازار را نخواهد داد؟ آیا بهتر نیست به جای خرید بنزین از خارجیها و فروش آن با نرخ یارانهای به مردم، خودروهای روز دنیا را به کشور وارد کنیم تا هم میزان مصرف سوخت در کشور کاهش یابد و هم از میزان ورود آلایندهها به محیط زیست کاسته شود؟ آلایندههایی که هزینههای مضاعفی را به محیطزیست، سلامت انسانها و نظام بهداشت و درمان کشور وارد میکند.