تجربه جهانی در یک دهه گذشته بهوضوح نشان میدهد که گسترش وسایل نقلیه الکتریکی و هیبریدی، بیش از آنکه محصول انتخاب داوطلبانه بازار باشد، نتیجه مستقیم سیاستگذاریهای کلان و ارائه مشوقهای هدفمند دولتی بوده است. حتی در اقتصادهای توسعهیافته با درآمد سرانه بالا، دولتها با ارائه یارانههای مستقیم و غیرمستقیم، مسیر را برای پذیرش این فناوریهای پاک هموار کردهاند. در بازار ایران، که با محدودیت توان مالی خانوار و حساسیت شدید به قیمت اولیه خودرو مواجه است، انتظار شکلگیری بازار رقابتی برای خودروهای هیبریدی بدون مداخله حمایتی دولت، واقعبینانه نخواهد بود.
چالش اصلی: سد قیمت اولیه در برابر مزایای بلندمدت
واقعیت فنی این است که یک خودروی هیبریدی به دلیل بهرهمندی از فناوری پیچیدهتر، شامل موتور الکتریکی، مجموعه باتری، و سیستمهای مدیریت توان، گرانتر از همتای بنزینی خود تمام میشود. اگرچه این اختلاف قیمت در یک دوره زمانی مشخص از محل صرفهجویی چشمگیر در مصرف سوخت جبران میشود، اما مصرفکننده ایرانی که تحت فشار تورم و هزینههای جاری قرار دارد، عمدتاً بر «قیمت خرید» تمرکز میکند. این مانع اولیه، بزرگترین سد در برابر تقاضای مؤثر است و باعث میشود بازار بهطور طبیعی به سمت خودروهای بنزینی ارزانتر (و پرمصرفتر) گرایش داشته باشد، مگر آنکه سیاستگذار این شکاف را پر کند.
الگوی جهانی حمایت؛ از تخفیف مالیاتی تا یارانه نقدی
نگاهی به بازارهای پیشرو نشان میدهد که رشد هیبریدیها تصادفی نبوده است. ایالات متحده با ارائه اعتبارات مالیاتی فدرال، چین با تخصیص یارانههای نقدی سخاوتمندانه و معافیت از محدودیتهای پلاکگذاری در شهرهای آلوده، و اتحادیه اروپا با ترکیبی از یارانههای خرید، کاهش مالیات مالکیت و معافیتهای تردد شهری، بازار را بهصورت مصنوعی اما هوشمندانه به سمت فناوریهای پاک سوق دادهاند. این سیاستها هزینه اولیه را برای خریدار کاهش داده و خودروی هیبریدی را به گزینهای اقتصادی در کوتاهمدت تبدیل کردهاند.
حمایت از هیبریدی داخلی: فراتر از یک هزینه، یک سرمایهگذاری راهبردی
بومیسازی؛ فرصت کاهش ارزبری و رشد فناوری
در ایران، موضوع زمانی اهمیت مضاعف مییابد که صحبت از «ساخت داخل» باشد. حمایت از تولید بومی خودروی هیبریدی، دو دستاورد استراتژیک به همراه دارد: نخست، صرفهجویی ارزی هنگفت از محل کاهش واردات بنزین و در آینده، کاهش وابستگی به واردات قطعات های-تک. دوم، ایجاد ارزش افزوده داخلی از طریق فعالسازی صنایع مرتبط مانند الکترونیک قدرت، تولید باتری و موتورهای الکتریکی. در این سناریو، حمایت دولت از خریدار، نه یک هزینه، بلکه هدایت منابع ملی از یارانه پنهان سوخت به سمت تقویت زیرساختهای صنعتی کشور است.
بسته مشوقهای مؤثر کدامند؟
برای عملیاتی شدن این گذار، بستهای از مشوقها ضروری است. این بسته میتواند شامل تخفیفهای مالیاتی قابل توجه و معافیت از عوارض شمارهگذاری برای خودروهای هیبریدی با درصد داخلیسازی بالا، ارائه تسهیلات اعتباری خرید (وام) با نرخ ترجیحی برای مصرفکنندگان، کاهش هزینههای بیمه و عوارض سالانه، و همچنین اولویتدهی به این خودروها در برنامههای اسقاط و جایگزینی خودروهای فرسوده باشد.
حمایت مالی هدفمند از خریداران خودروهای هیبریدی ایرانی، یک سیاست اجتماعی برای افزایش قدرت خرید نیست، بلکه یک استراتژی حیاتی اقتصادی، زیستمحیطی و صنعتی است. این حمایت، شکاف میان هزینه اولیه خرید و منافع بلندمدت ملی را پر میکند، تقاضا را برای رسیدن به تولید در مقیاس اقتصادی تحریک میکند و در نهایت منجر به کاهش مصرف سوخت، کاهش آلودگی هوا و جهش فناورانه در صنعت خودروی کشور خواهد شد. هر ریالی که امروز صرف تشویق خرید هیبریدی داخلی شود، فردا در قالب کاهش یارانه سوخت، کاهش هزینههای درمان ناشی از آلودگی و افزایش ارزش افزوده صنعتی، چندین برابر به اقتصاد ملی باز خواهد گشت.
source