طراحی بدنه در ایران با وجود افراد کاربلد و با استعداد به شکل اسفناکی بد است. این ضعف را نمیتوان به دلیل عدم وجود نیروی انسانی دانست. چون طراحان برتری در دنیا مانند نادر فقیه زاده از کشور ما هستند.
طراحی خودرو یکی از مهمترین عناصر برندینگ، تجربه کاربری و رقابتپذیری در بازارهای جهانی است. از نگاه مصرفکننده، زبان طراحی بیرونی یک خودرو نخستین پیامی است که با آن مواجه میشود و تا مدتها در ذهن مخاطب باقی میماند.
در بازار ایران، با وجود دو بازیگر بزرگ صنایع خودرو (ایرانخودرو و سایپا)، محصولاتی ارائه میشوند که اغلب نقدها و بازخوردها به ظاهر بیرونیشان روندی یکسان دارد: ظاهرهای نسبتاً محافظهکارانه، خطوط ساده، و زبان طراحی که بهمرور زمان به توقف رسیده یا از مد روز فاصله گرفته است.
طراحی بدنه در ایران و تفاوت با بازارهای جهانی
طراحی خودرو صرفاً یک کار گرافیکی نیست؛ بلکه ترکیبی است از بدنه، طراحی داخلی، ارگونومی کابین، تجربه کاربری، فناوریهای روز، کیفیت مواد و مونتاژ، ایمنی و قابلیتهای ارتباطی. در ایران، بهطور غالب تمرکز طراحی بر کاهش هزینهها و ارائه با قیمت مناسب است تا پاسخ به تقاضای بازار داخلی.
این رویکرد قیمت-محور در کنار محدودیتهای منابع و پلتفرمهای داخلی، گاه منجر به یک زبان طراحی تکراری، بیریختگی کیفی خاص در جزئیات و کمتوجهی به تجربه کاربری میشود. در ایران خودروهایی داریم که در سال 2025، ظاهری شبیه به خودروهای 1980 دارند.
عوامل کلیدی که مانع رسیدن طراحی خودروهای ایرانی به سطح جهانی میشود
بازار خودرو در ایران به شدت تحتتأثیر قیمت است. خریداران نهایی غالباً به دنبال خودروهای ارزان با هزینههای نگهداری کم هستند. این امر باعث میشود سرمایهگذاریهای بلندمدت در طراحی، بهبود زبان طراحی و فناوریهای نوین کمتر باشند یا به شکل محدود انجام شوند.
هزینههای تولید و تغییرات ارزی، تعرفهها و محدودیتهای وارداتی مواد اولیه، قیمت تمامشده خودرو را افزایش میدهد و تیمهای طراحی را برای دنبال کردن نوآوری با چالشهای بودجهای مواجه میکند.
محدودیتهای پلتفرمی و فریمورک طراحی
بسیاری از خودروهای داخلی بر پایه پلتفرمهای نسبتاً قدیمی یا مشترک با مدلهای قبلی ساخته میشوند. این پلتفرمها اغلب از نظر ایمنی، فناوریهای کمکی و قابلیتهای ارتباطی محدود هستند و در نتیجه زبان طراحی نیز به سمت سادگی و کارکردی بودن گرایش پیدا میکند.
نبود پلتفرمهای بینالمللی استاندارد برای توسعه مدلهای جدید موجب میشود تیمهای طراحی داخلی نتوانند از تجربههای جهانی استفاده کنند و به نسخههای داخلی با زبان طراحی محلی متکی شوند.
کمبود منابع انسانی با تجربه طراحی جهانی
استعدادها را فراری میدهیم و یا آنها مهاجرت میکنند. جذب تیمهای طراحی با تجربه از استودیوهای بینالمللی به دلیل هزینههای بالا و محدودیتهای ارزی دشوار است. در نتیجه، تیمهای داخلی با تجربه محدود در طراحیهای پیشرفته میمانند و به زبان طراحی جهانی نزدیک نمیشوند.
کمبود گروههای طراحی با تخصص در طراحی بدنه، طراحی کابین، و طراحی دیجیتال منجر به تکرار الگوهای قدیمی میشود.
تمرکز بیش از حد بر بازار داخلی و کاربردی بودن محض
تولیدکنندگان داخلی غالباً به دنبال پاسخ سریع به تقاضای بازار داخلی هستند و به هزینه-اثربخشی عملیات، مونتاژ و قطعات داخلی توجه میکنند. این رویکرد باعث میشود زمان و منابع کافی برای پروژههای طراحی نوآورانه و آزمایشهای زبان طراحی صرف نشود.
سیاستهای صنعتی و حمایتی
برخی سیاستهای صنعتی میتواند تأثیر منفی یا مثبت بر سرمایهگذاری در طراحی داشته باشد. به دلیل تمرکز بر مدلهای کمقیمت و بازار داخلی، سرمایهگذاریهای بلندمدت در زبان طراحی جهانی گاه اولویت کمتری پیدا میکند.
برخی از زشتترین خودروهای تولید داخل
۱) سایپا اطلس
بسیاری از منتقدین ظاهر اطلس را بهعنوان یک پیگیری از زبان طراحی قدیمی و بیهویت توصیف میکنند. روح پراید هنوز در ایران قابل مشاهده هست. خطوط بدنه اغلب کمتنوع و گاهی بیبرنامه به نظر میرسد. نمای جلویی با گریل، چراغها و سپر به جمعبندی طراحیِ قدیمی منتهی میشود و از نظر هماهنگی بین بخشهای بدنه، انسجام لازم را ندارد.
بینشانی در زبان طراحی، نبود یک زبان منحصربهفرد برای اطلس نسبت به رقبای داخلی و خارجی، و استفاده از عناصر طراحی کهنه که بهراحتی با ذائقه امروز تطبیق نمیکند. شما با دیدن این خودرو فقط به فکر فرو میروید که آیا این خودرو زیباست؟
ایجاد زبان طراحی منسجم با محوریت خطوط سیال، استفاده از چراغهای LED فرامیر، جلوههای رینگهای مدرن، و کیتهای بدنه با ابعاد و انحناهای بهنسبت تازه میتواند ظاهر را به روز و قابل رقابت کند. استفاده از ترکیب خطوط تیز و منحنی برای ایجاد حس پویایی و سادگی در عین حال، میتواند هویت بصری تازهای برای برند سایپا بسازد.
۲) تیبا
در اینجا دوباره پراید از قبر برخاسته و با شکلی زشتتر در جامعه تردد میکند. تیبا به دلیل قیمتمحوری و هدف تأمین نیازهای اقتصادی بازار، غالباً با طراحی بیرونی ساده و بدون شخصیت مشخص ارزیابی میشود. خطوط بدنه خام و پروفیل نسبتاً ساده و بدون تعریفی از منظر پخش نور، باعث میشود تیبا از نگاه زیباییشناختی موفق نباشد.
چراغهای نسبتاً ساده و طراحی سپر و گریل کهنه، عدم هماهنگی بین بخشهای مختلف بدنه، و نبود یک زبان طراحی مشخص برای تیباها که بتواند آنها را از نسخههای قدیمیتر متمایز کند.
۳) وانت 151 سایپا

پراید وانتی که ظاهری تاسفبرانگیز دارد و اکنون مدل جدید آن فقط با تغییرات سپر به بازار راه پیدا کرده است، شما را از صنعت ایران مایوس میکند.
وانتهای سبک صنعتی معمولاً از منظر طراحی بیرونی به دلیل کارکردهای تجاری، بهبود پلاستیکها و مونتاژ نسبتاً ساده ارزیابی میشوند. طراحی بدنه این خودرو اغلب بهنظر میرسد که بیشتر برای کارکرد است تا زیبایی، با خطوط حدودی، خمهای کم و پروفایل نسبتاً خام.
دنا ایران خودرو
دنا بهعنوان یک سدان خانوادگی، از منظر طراحی بیرونی با نقدهایی روبهرو است. خطوط بدنه نسبتاً خشک و نسبتهای نسبی غیرکارآمد از نظر ترکیب حجم، به گونهای است که به نظر میرسد زبان طراحی بهروز را از دست داده است. جلوپنجره و سیستم نورپردازی گاهی با همخوانی کافی ندارند و در نتیجه نمای جلویی از منظر بصری نسبتاً خشک است.
رانا
رانا بهعنوان یکی از نمایندگان ایران خودرو، گاهی با طراحی ظاهری کهنه و بیتفاوت نسبت به مد روز نقد میشود. نمای جلویی ممکن است بهنظر برخی کاربران تَبسیطشده باشد و خطوط بدنه بهطور یکپارچه و با انرژی کم جلوه کند. طراحی داخلی نیز در برخی ورژنها به دلیل استفاده از قطعات معمولی و طراحی ساده، از منظر زیبایی بهبود میطلبد.
طراحی ظاهر خودروهای ایران، بهویژه در مدلهایی مانند سایپا اطلس، تیبا، وانت 151 سایپا، دنا ایران خودرو و رانا، با چالشهای ملموسی در زمینه زبان طراحی، انسجام برند و تجربه کاربری روبهرو است. دلایل اصلی این مسئله، از محدودیتهای اقتصادی و پلتفرمی تا کمبود منابع انسانی و تمرکز بر هزینه-پایین بودن، بههم پیوستهاند و نتیجه آن این است که طراحیهای بیرونی اغلب با استانداردهای جهانی فاصله دارند و از جذابیت کافی برخوردار نیستند.
اما بخش بزرگی از این مشکلات بهدلیل مدیریت است که بنظر نمیرسد در آینده تغییرات چشمگیری در سیاستهای مدیران شاهد باشیم.
source