چرا حاشیه های خصوصی سازی سایپا شدت گرفته است؟

هر چند توقف خصوصی سازی دومین خودروساز بزرگ کشور تکذیب شده است، اما برخلاف آنچه برخی تصور می کردند، این دادوستد آنچنان بی سروصدا دنبال نمی شود. پرسش این است که چرا حاشیه های خصوصی سازی سایپا شدت گرفته است؟ و چرا نمی گذارند که فرآیند به صورت عادی مسیر خود را طی کند؟
به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، بروز اتفاقات یکشنبه (۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) که به هر تقدیر از سوی متولیان جمع و جور شد، نشان می دهد که خصوصی سازی سایپا در مسیر پرتلاطمی قرار گرفته است. مسیری غبار آلود که به دلیل فقدان شفافیت و پنهان کاری های همیشگی، جریان های پشت پرده قابل رؤیت و لمس نیست. اما با توجه به قرار گرفتن متقاضیان در فرآیند بررسی اهلیت و شایعه ها، هر روز بر حساسیت این واگذاری افزوده می شود.
پرسش این است که چرا حاشیه های خصوصی سازی سایپا شدت گرفته است؟ چرا برخی جریان های سیاسی ساکت و برخی بر آتش شایعه ها می دمند؟
به طور عادی، سهم ۴۰ درصدی سایپا از بازار خودرو، گستردگی شبکه نمایندگی، سبد پر و پیمان خودروهای اقتصادی، زیرساخت ها و ادوات، نیروی کار فراوان و متخصص، امکان اجرایی شدن سریع شراکت های جدید در صورت توافق با آمریکا و ظرفیت هایی که به دلیل تحریم ها داخلی و خارجی خالی مانده است، به انداز کافی برای خریدار این سهام ایجاد انگیزه می کند. انگیزه ای که به رغم چالش هایی مانند قیمت گذاری دستوری، بدهی و زیان انباشته همچنان علاقهمندان را به خرید این سهام جذب می کند.
این میان گروهی حضور دارند که ابتدا قصد دارند که تکلیفشان با اهلیت و مزایده مشخص شود و در صورت برنده شدن اقدامات لازم برای اداره این سهام را انجام بدهند. گروه دیگری نیز هستند که صرفاً با هدف استفاده ابزاری و تبلیغاتی به صف متقاضیان پیوسته اند.
برخی متقاضیان نیز با هدفمندی و برنامه ریزی نسبت به خرید این سهام بلوکی اقدام کرده اند و حضورش در صف خرید برای تحقق اهداف است. بعضی از جریان ها نیز خواسته یا ناخواسته درصدد هستند که یا این خصوصی سازی را به طور کل متوقف کرده و به تعلیق دربیاورند؛ این گروه به رغم تمام مشکلات و هزینه هایی که خودروسازی دولتی در این سال ها به صنعت و ملت تحمیل کرده است، همچنان اعتقاد دارند که مدیریت باید از بخش خصوصی دریغ شود. بهانه و استدلالی که البته این بار روی آن مانور چندانی نمی دهند، انحصار و از بین رفتن زنجیره تأمین و دلایلی از این قبیل است.
در این میان بخش دیگری نیز حضور دارند که با ارائه فضایی بهتر از فعالیت های این خودروساز درصدد هستند که وضعیت فعلی را خوب و مثبت جلوه داده و استدلالی برای ادامه ارائه بدهند، اما به طور مسلم، خودروسازی دولتی در ایران نه تنها دیگر کارایی ندارند، بلکه ادامه وضعیت فعلی منجر به تحمیل هزینه های گزاف بی دلیل و فربه تر شدن سیستم رانتی است.
بنابراین جدا از اهمیت خریدار آتی سهام بلوکی ۴۲ درصدی سایپا، اراده حاکمیت مبنی بر خروج واقعی از این صنعت بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. خصوصی سازی واقعی از یک سو فشار را از دوش دولت برداشته و از سوی دیگر پایه های رقابت را تقویت خواهد کرد. رقابتی که در این سال ها از بازار و مردم دریغ و منجر به شکل گیری وضع کنونی شده است.
در این شرایط به نظر می رسد به جای پرداختن به حاشیه ها و ایجاد موانع و دست انداز در مسیر خصوصی سازی، متولیان باید زمینه های نفوذ و دخالت ها را نیز کاهش داده و به وظیفه اصلی خود «نظارت به جای دخالت» پرداخته و به آن عادت کرده و واقعیت ناکارآمدی سیستم دولتی را بپذیرند.
خصوصی سازی خودروسازی خصوصی سازی سایپا سایپا
source