چرا خصوصیسازی خودروسازان دارای ابهام است؟
![مخالفان و موافقان خصوصی سازی خودروسازان](https://asbe-bokhar.com/wp-content/uploads/2021/10/IKCO-Tara-6AT-Production-Line-3.jpg)
خصوصیسازی دو خودروساز بزرگ کشور، ایرانخودرو و سایپا، بار دیگر به یکی از جنجالیترین مباحث اقتصادی تبدیل شده است. در حالی که دولت از پیشبرد این واگذاریها سخن میگوید، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این روند نهتنها خصوصیسازی واقعی نیست، بلکه صرفاً به تغییر ترکیب مدیران منجر خواهد شد. اما دلیل این بدبینی چیست و چه موانعی بر سر راه خصوصیسازی واقعی این شرکتها وجود دارد؟
به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، خصوصیسازی دو شرکت خودروسازی ایرانخودرو و سایپا سالهاست که بهعنوان یک هدف کلان در سیاستهای اقتصادی کشور مطرح میشود، اما همواره با چالشهای جدی و انتقادات گسترده همراه بوده است. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که این واگذاریها بهجای آنکه تغییری اساسی در مدیریت و سیاستگذاری این خودروسازان ایجاد کند، تنها به جابهجایی مدیران و حفظ کنترل دولتی منجر خواهد شد.
زیانهای انباشته؛ چالش بزرگ برای خریداران
یکی از اصلیترین موانع خصوصیسازی واقعی ایرانخودرو و سایپا، زیانهای انباشته سنگین این شرکتها است. گزارشها نشان میدهد که ایرانخودرو هر ماه با ۳ هزار میلیارد تومان زیان مواجه است و سایپا نیز شرایط مشابهی دارد. این وضعیت باعث شده تا هرگونه انتقال مالکیت، چالش بزرگی برای خریداران احتمالی باشد. کارشناسان اقتصادی معتقدند که بدون حل این مشکلات مالی، خصوصیسازی این شرکتها صرفاً یک انتقال صوری خواهد بود که در نهایت باری بر دوش اقتصاد کشور خواهد گذاشت.
ساختار مالکیتی پیچیده و نفوذ دولت
اگرچه در ظاهر بخشی از سهام این دو شرکت در بازار سرمایه عرضه شده، اما همچنان مدیریت آنها در اختیار دولت است. ساختار مالکیتی پیچیده، وجود شرکتهای زیرمجموعه متعدد و سهامداری متقاطع، باعث شده تا در عمل، اختیار تصمیمگیری در دستان دولت باقی بماند. در چنین شرایطی، خصوصیسازی واقعی بدون اصلاح این ساختار غیرممکن به نظر میرسد.
نیروی کار مازاد و بهرهوری پایین
یکی از مشکلات دیگر، وجود نیروی کار مازاد در این شرکتها است. آمارها نشان میدهد که در صنعت خودروسازی جهانی، به ازای هر کارگر حدود ۳۰ خودرو تولید میشود، در حالی که این رقم در ایرانخودرو و سایپا تنها ۸ خودرو است. این بهرهوری پایین نهتنها هزینههای تولید را افزایش داده، بلکه یکی از موانع اصلی برای واگذاری این شرکتها به بخش خصوصی محسوب میشود، چرا که هر خریدار جدید مجبور به پرداخت هزینههای هنگفت نیروی انسانی خواهد بود.
تجربههای تلخ خصوصیسازی در ایران
خصوصیسازی در ایران تجربههای موفق چندانی نداشته است. نمونههایی مانند واگذاری شرکت هفتتپه و ماشینسازی تبریز نشان میدهد که نبود نظارت کافی و بررسی نکردن اهلیت خریداران، نهتنها به بهبود وضعیت این شرکتها منجر نشده، بلکه مشکلات جدیتری را نیز به همراه داشته است. همین مسئله نگرانیهایی را درباره خصوصیسازی ایرانخودرو و سایپا به وجود آورده است؛ زیرا مشخص نیست که آیا این واگذاری به افراد و شرکتهایی با توان مدیریتی و مالی مناسب سپرده میشود یا خیر.
مقاومت در برابر واگذاری واقعی
دولتها به دلایل مختلف، از جمله حفظ منافع سیاسی و اقتصادی، تمایلی به واگذاری کامل ایرانخودرو و سایپا ندارند. این شرکتها بهنوعی نقش حیاط خلوت دولت را ایفا میکنند و با تغییر مدیران، همچنان تحت نفوذ سیاستگذاران باقی میمانند. در نتیجه، بسیاری بر این باورند که خصوصیسازی این خودروسازان، صرفاً بهمعنای تغییر اسامی مدیران خواهد بود، نه اصلاح بنیادین ساختار مدیریتی و اقتصادی آنها.
خصوصیسازی ایرانخودرو و سایپا در شرایط کنونی بیش از آنکه یک تحول اقتصادی باشد، به یک بازی مدیریتی شباهت دارد. بدون حل مشکلات مالی، اصلاح ساختار مالکیتی، افزایش بهرهوری و انتخاب خریداران واجد شرایط، این روند چیزی جز تغییر در ترکیب مدیران نخواهد بود. به نظر میرسد که تا زمانی که این چالشها برطرف نشود، خصوصیسازی واقعی در صنعت خودروسازی ایران همچنان در هالهای از ابهام باقی خواهد ماند.
ایران خودرو خصوصی سازی سایپا
source