عزیز شدن قطعه سازان در آستانه واگذاری سهام سایپا و ایران خودرو
قطعه سازان از جمله صنایعی هستند که هم از متهمان ردیف اول بی کیفیتی خودروهای تولید داخل به شمار می آیند و هم همیشه به دلیل عدم بازپرداخت مطالبات از سوی خودروسازان تحت فشار بوده و هستند. در این شرایط عزیز شدن ناگهانی قطعه سازان در آستانه واگذاری سهام دولتی سایپا و ایران خودرو کمی عجیب به نظر می رسد.
به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، طی سال های قیمت گذاری دستوری، غیر اقتصادی بودن تیراژ، مطالبات معوق، عدم تخصیص ارز، قطعه سازان بزرگ و کوچک کشور را با چالش های و مشکلات بسیار زیادی مواجه کرده و آنها را در شرایط سختی برای ادامه فعالیت قرار داده است.
مشکلات قطعه سازان
در همین زمینه چندی پیش سخنگوی انجمن قطعه سازان گفته بود: «نیاز است که وزارت صمت، رسیدگی به مشکلات مجموعه صنعت خودرو (خودروسازی و قطعهسازی) را در اولویت قرار دهد، چراکه خطر توقف صنعت یک خانواده حداقل ۳۵۰ هزار نفری (غیر از صنایع زیرمجموعهای) در کشور وجود دارد و با آهنگی که این صنعت پیشرو گرفته است، در حقیقت صنعت خودروسازی و قطعهسازی کشور بسیار زود متوقف خواهد شد. توقف این صنعت، قطعاً هزینه بسیار سنگینی برای کشور در پی خواهد داشت.
به گفته فرهاد بهنیا، قطعهسازان نیز از مشکلات خودروسازان مصون نیستند و بار مشکلات آنها به قطعهسازان نیز سرایت کرده است و میکند. قطعهسازان برای آنکه بتوانند مواد اولیه مورد نیاز خود را تأمین و نیروی انسانی و کارگر خود را حفظ کند، تکنولوژی جدید برای خط تولید خود فراهم کند، نیاز به این دارد که مطالبات خود را بهروز دریافت کند. بدهی خودروسازان به قطعهسازان انباشته شده است و پرداخت نمیشود، قطعهسازان حکم تعدیل قیمت گرفتهاند، اما قیمتهایشان تعدیل نمیشود، قطعه تحویل شده است، اما باز هم پول قطعهساز را پرداخت نمیکنند، ضمن اینکه به ناحق نیز جرائم بالایی از قطعهسازان کسر میکنند، اما منتظر هستند که قطعه تأمین شود؛ حقیقت این است که قطعهساز نیز دیگر توان تأمین ندارد.»
نگرانی ناگهانی درباره آینده قطعه سازان
این وضعیت قطعه سازان مربوط به ماه های اخیر نیست و در سال های گذشته همواره آنها با این مشکلات دست و پنجه نرم کرده اند، اما مشخص نیست که چرا ناگهان رقابت و همچنین آینده قطعه سازان عده ای را نگران کرده است.
این بخش از دلنگرانان برای جلوگیری از خرید سهام باقی مانده ایران خودرو توسط یک کنسرسیوم قطعه ساز حالا به قانون استناد می کنند که از میان آنان می توان به این موارد اشاره کرد: «ماده ۴۶ قانون سیاستهای اصل ۴۴: هیچ یک از مدیران شرکت یا بنگاهی، مجاز نیستند با هدف ایجاد محدودیت یا اخلال در رقابت در یک یا چند بازار، بهطور همزمان متصدی سمتی در شرکت مرتبط و یا دارای فعالیت مشابه باشند.
ماده ۴۵ قانون اجرای سیاست های کلی اصل ۴۴: هرگونه سوءاستفاده از وضعیت اقتصادی و تملک سهام شرکتها به گونهای که منجر به اخلال در رقابت شود ممنوع است.
بند ت ماده ۵ قانون پنج ساله هفتم: در صورت تملک شرکتهای سهامی عام توسط سهامدارانی که با تشخیص شورای رقابت دارای تعارض منافع در زنجیره ارزش آن شرکت باشند و مصداق رویه ضدرقابتی تشخیص داده شوند، حق رأی ایشان در هیئت مدیره و مجامع قانونی سلب شده و ظرف دو سال ملزم به واگذاری سهام هستند.»
وقتی که قانون یکباره مهم می شود
باید یادآور شد که در این شرایط اصلاً مهم نیست که این سهام توسط چه کسی خردیداری می شود، ضمن اینکه، نگرانی این بخش از منتقدان نیز محترم شمرده می شود، اما چرا قانون یکباره و در این شرایط مهم شده است؟ آیا کسی غیر از حاکمیت با نوع مدیریت انحصار را به وجود آورده است؟ چرا در این سال ها قطعه سازان مهم نبوده و دیده نمی شدند؟ آیا قرار است که جاده برای تملک چینی ها باز شود؟
ایران خودرو سایپا واگذاری سهام سایپا و ایران خودرو
source