مهمترین عامل در ایمنی خودرو، مواد تشکیلدهنده بدنه است؛ بهگفته کارشناسان، ۷۰درصد ایمنی خودرو به این مواد برمیگردد و ۳۰درصد مربوط به سایر موارد میشود. تاجاییکه اگر در بدنه پراید هم که از چرخه تولید خارج شده است، از فولادهای استحکامبردار، فولادهای آلیاژی، روشها و تکنولوژیهای فوقپیشرفته بدنه مانند زرد داغ یا هاتاسنپ یا جوشتیلور استفاده میشد، این خودرو تبدیل به یک خودرو کاملا ایمن میشد. درواقع آنچه در کشور با آن مشکل داریم، مواد بدنه است؛ فولادسازان ما هنوز نتوانستهاند فولاد آلیاژی مشابه محصولات تویوتا و بامو تولید کنند؛ فولادی که بهصورت متداول در محصولات داخلی ما استفاده میشود، فولاد نرمی است که ۳۵۰مگاپاسکال تحمل دَمش دارد. این در حالی است که خودروهای فولکسواگن و تویوتا فولادهایی وجود دارد که تا ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰مگاپاسکال تحول دَمش دارند.
این خودروسازان حتی در محصولات اکونومی هم از این فولادها بهره میبرند. چون فولادهای جدید اکونومی هستند و وزن خودرو و حجم مواد را کم میکنند، بنابراین سیستم ترمز و سیستم قوای محرکه بهینه میشود و ایمنی افزایش مییابد. درواقع، اکونومی بودن لزوما به این معنا نیست که از هر بخش خودرو بزنیم.
چون در کشور ما صنعت فولاد به اندازه کافی پیشرفت نکرده و در این صنعت سرمایهگذاری انجام نشده است، در صنعت خودرو به معضل عدم ایمنی مواجه هستیم. ایمنی خودروهای ما در بخش مواد بدنه، بیشاز آنکه به خودروسازان و قطعهسازان برمیگردد، متوجه صنعت فولاد است که متاسفانه در این زمینه پاسخگو نیستند و برنامهای هم ندارند.
تامین خارجی ورق موردنیاز صنعت خودرو؛ از کرهایها تا چینیها
استفاده از ورقهایی با استحکام نسبتا پایین باعث شده است در تصادفات خسارت سنگینی متوجه مالک و البته خودرو شود. خودروسازان فولادسازان را دلیل اصلی پایین بودن کیفیت ورقهای تولیدی میدانند، اما فولادسازان نیز نبود تیراژ اقتصادی برای تولید ورقهایی با استحکام بالا را دلیل وضعیت فعلی بدنه خودروها میدانند. در سالهای پیش از تحریم، خودروسازان داخلی با برخی شرکتهای فولاد خارجی مانند «پوسکو» کرهجنوبی قرارداد داشتند و فولاد را از این شرکتها تامین میکردند. اما با آغاز تحریمها شرکتهایی مانند پوسکو همکاری خود را با ایران قطع کردند.
بنابراین مجبور به همکاری با شرکتهای فولادی چینی شدیم که اعتمادی هم به آنها وجود ندارد و ممکن است ورق ارسالی آنها با قرارداد متفاوت باشد. این در حالی است که برای تامین قطعاتی که ارتباط مستقیم با ایمنی خودرو دارند، باید با شرکتهای معتبر همکاری کرد. تامین این قطعات از شرکتهای خارجی ممکن است که از نظر قیمتی تفاوت چندانی نداشته باشد، اما به لحاظ شرایط تحریمی بهتر است این فناوری را در کشور داشته باشیم.
تیراژ اقتصادی؛ شرط تولید فولاد با استحکام ۱۵۰۰مگاپاسکال
از نظر جنس بدنه، فولادسازان در دنیا ورق فولادی را توسعه میدهند که ویژه بدنه خودرو است. فولادی که خودروسازان ما با آن سروکار دارند (مثلا گرید DC۰۴ که در صنعت خودرو ما به وفور استفاده میشود)، یک فولاد نرم با شکلپذیری بسیار مناسب است. این فولاد، استحکامی حدود ۱۹۰ پاسکال دارد که برای در موتور، درهای خودرو و درِ صندوقعقب مناسب هستند. بنابراین در قسمتهای بیرونی از این نوع فولاد استفاده میشود. اما در قسمتهای درونی که سازه بدنه را شکل میدهد، مانند ریلها و ستون خودروها باید از فولاد با استحکام بالا استفاده شود.
فولادهایی که برای این قسمت توسعه داده شده است تا ۱۵۰۰مگاپاسکال استحکام دارند. این ورقهای فولاد در ایران وجود ندارند و وارداتی هستند. شرکت پوسکو در کرهجنوبی که پیشتر به آن اشاره شد، فولاد را برای تولید این ورق توسعه میدهد، بدون اینکه این کشور دارای معادن باشد. این شرکت برای همه خودروسازان دنیا ورق فولادی تامین میکند.
البته تولید این نوع فولاد، کار خیلی سختی نیست؛ در ایران مهندسان متالورژی بسیار توانایی هستند که میتوانند فولاد را توسعه بدهند. اما مساله اصلی در این حوزه این است که تیراژ تولید این نوع فولاد باید اقتصادی باشد. فولاد مبارکه ما میتواند این ورق فولادی را تولید کند، اما باید به تیراژ اقتصادی دست پیدا کند. در این بخش، خودروسازان ما نقش بسیار مهمی ایفا میکنند.
اگر خودروسازان ما مجاب شوند که بدنه ایمن تولید کنند، میتوان به تولید این نوع فولاد فکر کرد. بهعنوانمثال اگر خودروسازان در سال ۱۰۰هزار خودرو را با این ورق فولادی تولید کنند، برای فولاد مبارکه هم تولید آن اقتصادی خواهد شد. اما خودروسازان میگویند که در صورت استفاده از این نوع فولاد در بدنه، قیمت خودرو گران خواهد شد.
بدین ترتیب، وقتی خودروساز از ورق ارزانتر استفاده میکند تا قیمت بالاتر نرود و مردم نیز از روی ناچاری برای این خودروها صف کشیدهاند و سازمان استاندارد هم با خودروسازان کنار میآید؛ اصولا انگیزهای برای تغییر نوع ورق مصرفی باقی نمیماند.