خودروسازی ایران در چاه استراتژیک چین

خودروسازی ایران با چین
خودروسازی ایران با چین

با توجه به افزایش تنش های منطقه ای و وضعیت نامساعد شرکای سیاسی و اقتصادی کشور، به نظر می رسد باید هر چه زودتر مسیری کوتاه و کاربردی برای پیوند سیاسی – اقتصادی ایران با نظام بین الملل ایجاد شود، در غیر این صورت، خودروسازی ایران در چاه استراتژیک چین همچنان گرفتار مانده و خروج از آن تقریباً غیرممکن خواهد شد.


تیگو 8 پلاگین


تیگو 8 پلاگین

به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، با خروج آمریکای ترامپ از برجام در سال ۹۷، خودروسازان چینی تمام بازار خودروی کشور را در اختیار گرفتند. آن‌ها از شرکت های تولیدکننده و واردکننده که مجبور بودند با انواع و اقسام روش های منعطف و به زبان ساده تر روش های التماسی محصولات خود را به فروش برسانند، حالا به آقای صنعت خودروسازی کشور بدل شده اند. به رغمی که اگر کمی گوشه چشم نازک کنند، صنعت خودروسازی ایران با بیش از نیم قرن سابقه سکته می کند. اگر اخم کنند، مرگ آن حتمی است. این موضوع را چینی ها به خوبی می دانند.

اکنون تمام خطوط تولید خودروسازان ایرانی، به خطوط مونتاژ محصولات چینی بدل شده اند. وارداتی نیز همین وضعیت را دارند. بعد از آغاز دور جدید واردات، به دلیل شرایط تحریم و عدم عضویت در FATF و مشکلات ناشی از حمل و نقل و همچنین نقل و انتقال های مالی، باعث شده است در این فقره هم مردم و بازار خودرو مهمان خودروهای چینی باشند، حتا اگر برندها غیرچینی باشند.

با این وجود شرایط منطقه ای و اتفاقات ماه اخیر باعث شده است راه های مذاکره مسدود بماند. فشار تحریم ها نیز که به قوت خود باقی است. البته برخی معتقد هستند که راه هایی برای دور زدن تحریم ایجاد کرده اند، اما هزینه این دور زدن ها تمام و کمال باعث افزایش فشار بر مردم شده است. برنده این دور زدن باز هم چینی ها هستند.

ادامه این وضعیت نیز تنها به نفع چین به عنوان تنها مبدأ و ملجأ صنایع کشور و همچنین رقبای منطقه ای است. کشورهایی که هر کدام به نوبه خود تلاش کرده‌اند و می کنند که از فقدان حضور ایران به نحو احسن استفاده کنند.

اگر ایران تحریم نبود، آیا خودروسازان اروپایی و آمریکایی حاضر به سرمایه گذاری در کشورهای همسایه و رقبایی مانند عربستان می شدند؟ آیا هیوندای، بی وای دی و لوسید به عربستان می رفتند؟ آیا رنو و چری در عراق سرمایه گذاری می کردند؟ آیا این کشورها از نظر زیرساخت ها و همچنین تجربه و تخصص نیروی کار و توان فنی با ایران قابل قیاس هستند؟ اما به رغم فقدان پتانسیل ها و مزایایی که ایران دارد آن‌ها توانسته اند در تعامل با نظام اقتصاد جهانی در عین حفظ هویت و خواسته خود، سرمایه ها و نظرها را به سوی خود جلب کنند.

بنابراین گرفتار ماندن ایران در چاه استراتژیک و افزایش وابستگی نه تنها برای چین مفید است، بلکه خواسته قلبی این کشورها نیز به شمار می آید. ضمن این‌که هر چه قدر میزان وابستگی به چین بیش‌تر و بیش‌تر شود به همان میزان خطر بیش‌تر و قدرت چانه زنی کاهش پیدا می کند.

بنابراین با توجه به وضعیت کنونی اقتصادی – صنعتی کشور و چالش هایی که نمود آن در بازار خودرو قابل مشاهده است، تجدیدنظر در سیاست های خارجی و ایجاد مسیر جدید برای پیوستن به اقتصاد جهانی را بیش از گذشته ضروری می کند. در صورت چنین اتفاقی می توان به روش دیگری با چین و سایر کشورهای جهان دادوستد را برقرار کرد.

در واقع وقتی کسی در چاه می افتد و  منفعت‌ استراتژیک و بلندمدت بازیگران در ماندن آن شخص در چاه باشد، خروج و بیرون آمدن از آن چاه تقریباً محال خواهد بود؛ از دل چاه چین، صدای ایران به گوش هیچ کسی در دنیا نخواهد رسید.

source

توسط khodrocamp.ir