غول های جاده مخصوص دیاری آباد یا سرزمین سوخته؟

خودروسازان بزرگ کشور
خودروسازان بزرگ کشور

زمزمه واگذاری دو خودروساز بزرگ کشور در روزهای اخیر بیش‌تر و امیدواری نسبت به واگذاری آن‌ها پررنگ تر شده، اما هنوز مشخص نشده است که غول های جاده مخصوص دیاری آباد یا سرزمین سوخته به شمار می آیند.


آریزو 8


آریزو 8

به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، طی روزهای اخیر دو اظهارنظر مختلف از دو نماینده مجلس درباره ایران خودرو و سایپا با واکنش های متفاوتی روبه‌رو شده است. البته هر دو در واگذاری آن‌ها براساس اصل ۴۴ اتفاق نظر دارند، اما با توجه به گفته های این نمایندگان در وضعیت آن‌ها برخی تردیدها به وجود آمده است. این تردید به دلیل نقل قول یکی از نمایندگان مجلس در خصوص سودده بودن سایپا به وجود آمده است.

در همین رابطه، یک عضو کمیسیون صنایع و معادن درباره واگذاری ایران خودرو و سایپا گفته است: «دولت در ایران خودرو ۶ درصد و در سایپا ۱۷ درصد سهام را در اختیار دارد و نظر کمیسیون صنایع مجلس بر این است که همین میزان سهام به بخش خصوصی واگذار شود. در این صورت بخش خصوصی، که بیش‌ترین سهام را در اختیار دارد، در انتخاب مدیرعامل دو شرکت دخیل خواهد بود و انتخاب خواهد کرد.»

 نماینده مردم بویین زهرا در خانه ملت همچنین در پاسخ به پرسشی مبنی بر این‌که چه کنیم که مجدداً با ترفند و حیله واگذاری زمین سوخته که در گذشته سابقه داشته است و اموال عمومی را به طور مجانی، آن هم با وام دولتی واگذار می کردند، روبه‌رو نشویم؟ عنوان کرده است: «به هر حال، گلایه‌مندی هایی نسبت به کیفیت و کمیت تولید وجود دارد، اما این‌که به آن زمین سوخته گفته شود، درست نیست؛ زمین سوخته های زیادی بوده است که بسیاری به پای آن استوار و محکم ایستاده اند.»

روح الله عباسپور اضافه کرده است: «اخیراً نماینده سایپا در کمیسیون صنایع مجلس حضور پیدا کرده بود و گزارش داد که ۲۰۰۰ میلیارد تومان سود سال گذشته این شرکت خودروساز بوده است. با این رقم، چرا به آن باید زمین سوخته گفت؟!»

خصولتی نشود

در همین رابطه، یک عضو کمیسیون اجتماعی مجلس اعتقاد دارد: «به لحاظ نظری در صورتی با واگذاری دو شرکت سایپا و ایران خودرو موافقم. البته به این شرط که ما با یک وضعیت خصولتی مواجه نشویم. متأسفانه در ایران در خصوص شرکت های دولتی به ویژه شرکت‌های با تراکنش مالیِ گسترده مانند ایران خودرو و سایپا، تجربه دولتی بودن تجربه موفقی نبوده است. در واقع اغلب شرکت‌های دولتی زیان‌ده هستند و در حقیقت با مشکلات ساختاری نیز روبه‌رو هستند.

البته احمد فاطمی برخلاف عباسپور می گوید: «این دو شرکت خودروساز زمین سوخته هستند، زیان انباشته دارند و به سیستم بانکی مقروض و بدهکار هستند. در واقع حجم عظیمی از نیروی انسانی در این دو شرکت فعالیت دارند که می‌توان با یک سوم این نیروها، این دو شرکت را اداره کرد. بنابراین، به این دلیل که این دو شرکت خودروساز، دو شرکت زیان ده و به تعبیری زمین سوخته هستند ضروری است که به شرکت خصوصی واگذار شود. چرا که همه مدیران به این موضوع اعتقاد دارند که بخش خصوصی به معنای واقعی کلمه موفق تر عمل کرده و تجربه شرکت های دولتی به ویژه در حوزه صنعت و بحث خودروسازی مردود شده و نمره قبولی نگرفته است.»

در این زمینه برخی کارشناسان معتقد هستند که این دو خودروساز به دلیل قیمت گذاری دستوری واقعاً زیان‌ده بوده و به مدد دولتی بودن، تجدید ارزیابی دارایی و بعضی ملاحظات غیر اقتصادی سرپا مانده اند. اگر هم این اواخر از سوددهی آن‌ها صبحت شده است بیش‌تر رنگ و بوی تبلیغاتی و پررنگ کرد عملکرد مدیریت حال حاضر آن‌ها دارد.

با این حال از یک سو، سودده یا زیان‌ده بودن آن‌ها باید مشخص شود، از سوی دیگر، آیا واقعاً باید به آن‌ها به دیده زمین سوخته نگاه کرد یا با توجه به پتانسیلی و بازاری که دارند آن‌ها را باید مستعد رشد و رونق دانست؟

البته با توجه به نوع نگاه حاکم بر این شرکت نمی توان آن‌ها را جزء موفق ها به شمار آورد، بلکه در حال حاضر از آن‌ها به عنوان یک ابزار در اختیار سیاست استفاده می شود، اما اگر واقعاً زمین سوخته و بی خاصیت بودند، آیا بخش خصوصی حاضر به سرمایه گذاری در آن‌ها می شد و چراغ خاموش اقدام به جمع آوری سهام می کرد؟

source

توسط khodrocamp.ir