اشتغال زایی واقعی با خصوصی شدن غول های جاده مخصوص

اشتغال زایی صنعت خودرو
اشتغال زایی صنعت خودرو

مقایسه بهره وری یک خودروسازی کره ای با بزرگ‌ترین خودروساز کشور نشان می دهد که اشتغال زایی واقعی فقط با خصوصی شدن غول های جاده مخصوص ایجاد می شود.


آریزو 8


آریزو 8

به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، در روزهای اخیر یک مقایسه ساده میان ایران خودرو و هیوندای کره جنوبی وایرال و به محل بحث کارشناسان بدل شده است.

براساس این آمار، هیوندا با ۵۷ هزار نفر نیروی انسانی در سال حدود ۶ میلیون دستگاه خودرو تولید می‌کند. در مقابل، ایران خودرو با حدود هزار نفر نیروی انسانی در سال گذشته کم‌تر از ۵۲۰ هزار دستگاه خودرو تولید کرده است. هیوندا همچنین به ازای هر نیروی کار، ۱۰۰ دستگاه در سال تولید کرده است. این آمار برای ایران خودرو ۶ دستگاه در ازای هر نیروی کار است. بر این اساس، اگر بازدهی کاری مفید هیوندا را ۱۰۰ در نظر بگیریم، ایران خودرو ۶درصد می شود، یعنی ۱۸ برابر کم‌تر از هیوندا.

آمار تولید غول های جاده مخصوص در سال ۱۴۰۲

بنا بر آمار در سال گذشته، ایران خودرو با ۵۱۶۷۱۰ و سایپا ۳۶۴۱۳۹ بیش‌ترین میزان تولید سواری را به خود اختصاص داده اند. با این حال، آن‌ها نسبت به سال قبل به ترتیب با کاهش رشد ۵ و ۴ درصدی همراه شده اند. سال ۱۴۰۱ ایران خودرو ۵۴۴۱۲۸ و سایپا ۳۸۰۳۳۱ دستگاه انواع سواری تولید کرده بودند. برخلاف غول های جاده مخصوص تولید سواری در بخش خصوصی با ۷۲درصد رشد همراه شده است. این خودروسازان در مجموع ۲۵۱۰۵۷ دستگاه خودروی سواری تولید کرده اند.

به عبارت دیگر، کل خودروسازی ایران با اغماض یک چهارم هیوندا محصول تولید کرده است. البته نباید از اثرات منفی تحریم ها داخلی و خارجی به سادگی عبور کرد. با این حال آن‌چه دخالت دولت، بیش از هر عامل دیگری مانع توسعه و رشد این صنعت شده است. تحمیل نیروی کار مازاد برای اشتغال زایی مصنوعی و افزایش قیمت تمام شده و کاهش بهره وری تنها یک نمونه از دخالت دولت ها در خودروسازی است. به همین دلیل است که بسیاری خودروسازی را حیات خلوت دولت ها عنوان می کنند.

به بیان دیگر، خودروسازی ایران با توجه به نحوه مدیریت و نگاهی که به عنوان وجود دارد، مرغ عزا و عروسی دولت ها شده است. هر جا که فشارها زیاد شود، خودشان نقش منتقد را ایفا می‌کنند و هر جا لازم باشد، بدون توجه به عواقب و زیان های حاصل‌شده، اقدام به تحمیل نیروی کار مازاد می کنند. اما برخلاف خودروسازی دولتی، بخش خصوصی براساس نیازها و برنامه ریزی بلندمدت نیروی کار واقعی جذب می کند، چراکه آن‌ها در برابر هر تصمیم و هر اقدامی باید پاسخ‌گو باشند. آن‌ها باید به سرمایه گذاران جواب پس بدهند. امری که در ایران نه تنها تا به حال مشاهده نشده است.

چون اصلاً مردم و مصرف کنندگان نه دیده می شوند و نه اهمیتی دارند، بلکه مهم ایجاد رضایت کوتاه مدت با عوام فریبی در دوره مدیریت است. حال نیروی کار مازاد باعث افزایش قیمت تمام شده بشوند، یا این‌که بر میزان زیان انباشته افزوده شود، بدهی به سیستم بانکی و قطعه سازان روند صعودی پیدا کند و فاصله ایران با سطح اول خودروسازی بیش‌تر شود. هیچ کدام برای دولت ها مهم نیست و اهمیتی ندارد. تحمیل نیروی کار هم از همین جنس است. آن‌ها می خواهند به طور مقطعی آمارسازی کنند، اما طبق معمول اثر کار آن‌ها تا سالیان سال ادامه پیدا می کند و همانند زخم لای استخوان می شود.

۵ امتیاز از ۳ رای

source

توسط khodrocamp.ir