رؤیای تولید خودرو مشترک و حاکمیت چینیها بر بازار خودروی کشور
تولید خودرو و پلتفرم مشترک در جهان بسیار متداول است؛ اما آیا این امکان در ایران هم وجود دارد یا این که رؤیایی بیش نیست؟
شاید هم تولید خودرو و پلتفرم مشترک به ابزاری برای خبردرمانی و پروژه سازی برای دولتمردان باشد. بسیاری از شرکتهای خودرویی در دنیا به دنبال تولید پلتفرمها و خودروهای مشترک رفته و بسیاری از آنها برای کاهش هزینههای تولید و ورود به بازارهای مختلف از این روش استفاده کردهاند.
به طور مثال میتوان به گروه PSA اشاره کرد که خودروهای این گروه تحت برندهای پژو، سیتروئن، دیاس، اوپل و واکسول در جهان عرضه میشود. همچنین شرکت استلانتیس از پیوند این گروه و گروه فیات کرایسلر در سال ۲۰۲۱ تأسیس شد. یا اتحاد رنو، میتسوبیشی و نیسان که منجر به افزایش سود هر یک از این برندها شده است.
چینیها هم که سالها از صنعت خودرو جهان عقب مانده بودند، به سراغ خرید سهام خودروسازان مطرح دنیا رفتهاند و یا با ایجاد جوینت ونچرهای متعدد به دنبال جبران این عقب ماندگیاند. تا جایی که در حال حاضر توانستهاند در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی نفوذ و نام و نشانی از خود بر پیکره صنعت خودرو جهان حک کنند.
در حال حاضر، فولکس واگن، نیسان، تویوتا و میتسوبیشی و دیگر برندهای مطرح از شرکای تجاری چین محسوب میشوند.
در سالهای اخیر، مدیران و سیاست گذاری صنعت خودرو ایران بارها به تولید خودرو مشترک و حتا صادرات آن اشاره کرده اند، اما این موضوع تا چه حد به واقعیت نزدیک است؟
به نظر میرسد به دلیل وجود تحریمها و عدم تمایل شرکتهای ژاپنی، کرهای و اروپایی بیشتر نگاه مسئولان به سمت شرق یعنی همان چین و روسیه رفته است.
در این بین، روسیه خود صنعت خودروی پیشرفتهای ندارد و بعد از جنگ اوکراین هم به مشکلات متعددی برخورده است. همچنین پروژه تندر ۹۰ ایرانی، که قرار بود با مشارکت روسها به سرانجام برسد و به عنوان یک خودروی صادراتی از آن نام برده میشد، هنوز تولید هم نشده است، چه برسد به صادرات.
طرف دیگر این ماجرا چین است که به دلیل تحریمها تنها گزینه روی میز به شمار میرود. چینیها سال هاست که در بازار ایران حضور دارند و میتوان گفت تمام خودروهای مونتاژی یا بهتر بگوییم بخش خصوصی در سلطه چینیها قرار دارد.
خودروهای وارداتی هم که به صورت محدود عرضه شدهاند بیشتر از مبدأ چین به کشور آمدهاند. همین خودروهای چینی که با برندهای محدود و نه چندان درجه یک هم در ایران مونتاژ میشوند به قیمت چند برابر در مقایسه به ارزش جهانی آن به دست مردم میرسند که شرایط خرید آن هم به عبور از هفت خوان رستم شباهت دارد.
اکنون این پرسش مطرح میشود که آیا چینیها علاقه و ارادهای برای تولید خودروی مشترک با ایران دارند؟ آیا این خودروها میتواند جنبه صادراتی داشته باشد؟ به نظر میرسد جواب این پرسش مشخص باشد، چراکه چینیها به دنبال حضور در بازار جهانی و شراکت با خودروسازان مطرح جهاناند و شاید به دلیل ریسک حضور مستقیم در ایران و تحریم شدن در جامعه جهانی، همکاری با ایران را نپذیرند.
از طرفی هم چینیها از نظر تکنولوژی بسیار پیشرفتهتر از خودروسازان ایرانیاند که این مسئله برتری را به آنها میدهد. چینیها این موضوع را به خوبی درک کردهاند که ایران برای توازن عرضه و تقاضا در بازار خودرو نیازمند همکاری با آنهاست و به خوبی از این رویه بیشترین استفاده را بردهاند، چراکه تولیدات داخلی جوابگوی نیاز مردم نیست و تحریمها هم دست و پای صنعت خودرو را بسته است.
با این اوصاف به نظر میرسد از طریق فروش خودرو و یا قطعات آن به ایران سود بیشتری به جیب میزنند تا اینکه بخواهند دست به تولیدات مشترک بزنند. مگر کدام کشور پیشرفته در دنیا حاضر است خودرویی با نشان ایرانی خریداری کند؟ اگر بحث تحریمها را هم کنار بگذاریم، آیا از نظر کیفیت، تولیدات داخلی میتوانند توجه کشورهای جهان را جلب کنند؟
در انتها باید گفت که شوربختانه صنعت خودروی ما به دست چینیها افتاده است و خود آنها هم که به این موضوع واقفاند و بدون وجود یک رقیب در بازار و صنعت خودرو کشور حکمرانی میکنند. مردم هم با وجود تمام انتقادهایی که مطرح است چارهای جز خرید همین خودروها ندارند، چراکه در این بازار انحصار همیشه یک رکن اساسی بوده است.
تولید خودرو مشترک صنعت خودرو همکاری ایران و چین
source